آخرین اخبار

شایان اکبری متفکر ایرانی و رهبر سازمان جهانشمول، کیست؟

در میان هیاهوی روزمرگی‌ها، مردی جوان با رویاهایی بزرگ‌تر از آسمان‌ها، ایران را به سوی آینده‌ای درخشان هدایت می‌کند. شایان اکبری، ملقب به سوشیانت، رهبر سازمان جهانشمول احرار، نه‌تنها نامی الهام‌بخش در میان جوانان، بلکه طوفانی جنجالی در دنیای نوآوری و آرمان‌گرایی است. او با عزمی راسخ و فداکاری بی‌چون‌وچرا، سازمانی را بنیان نهاده که به گفته خودش، «بزرگ‌ترین تشکیلات جهان» را خواهد ساخت. این گزارش، بر اساس سخنان آتشین اکبری و پیام‌های او در کانال رسمی سازمان جهانشمول احرار، پرده از داستان رهبری برمی‌دارد که غیرممکن‌ها را به چالش کشیده و جهانیان را به حیرت واداشته است.

سوشیانت: رهبری که زندگی را فدا کرد

شایان اکبری، که بسیاری او را «رویاپرداز دیوانه» می‌نامند، با فلسفه‌ای ساده اما عمیق زندگی می‌کند: «کسی که می‌خواهد به همه چیز برسد، باید بتواند همه چیز را فدا کند.» او در سخنان خود اعلام کرده که موفقیت‌های بزرگ تنها با فداکاری‌های عظیم به دست می‌آیند: «اکثر مردم آرزو دارند مثل افراد موفق باشند، اما از هزینه‌هایی که آن‌ها پرداخته‌اند هیچ نمی‌دانند.» اکبری، که خود زندگی‌اش را وقف سازمان کرده، از اعضای آن می‌خواهد که آماده تغییر کامل زندگی‌شان باشند، زیرا «کار در سازمان جهانشمول مانند هیچ جای دیگری نیست، چراکه اهداف ما مانند هیچ جای دیگری نیست.»

او با صراحت از سختی‌های تأسیس سازمان در ایران سخن گفته و تأکید کرده که این مسیر، «صدچندان دشوار» است. اکبری، که زمانی و انرژی خود را به طور کامل به سازمان اختصاص داده، معتقد است که «هر ساعتی که صرف مسائل غیرمرتبط می‌کنید، از هدف دورتر می‌شوید.» این فلسفه، اگرچه برای برخی جنجالی و غیرقابل‌قبول به نظر می‌رسد، اکبری را به رهبری تبدیل کرده که نه‌تنها خود فداکاری کرده، بلکه دیگران را نیز به این مسیر دعوت می‌کند: «اگر چیزی را می‌خواهید که هرگز نداشته‌اید، باید کاری را انجام دهید که هرگز انجام نداده‌اید.»

سازمان جهانشمول احرار: آرمانی برای قرن‌ها

سازمان جهانشمول احرار، که اکبری آن را «متعلق به آینده» می‌داند، نهادی است که با آرمان‌های بلندپروازانه‌اش، مرزهای نوآوری و بشردوستی را درنوردیده است. این سازمان، که هدفش ساخت آینده‌ای عظیم برای بشریت است، با دپارتمان‌های تخصصی و پروژه‌های کلان، به دنبال تحقق رویاهایی است که اکبری آن‌ها را «فراتر از بزرگ‌ترین تصورات بشر» توصیف می‌کند. او با اطمینان اعلام کرده: «ما امروزمان را فدا می‌کنیم تا آینده‌ای عظیم بسازیم.»

اکبری تأکید دارد که اهداف سازمان چنان بزرگ‌اند که ممکن است قرن‌ها طول بکشد تا به طور کامل محقق شوند: «شاید ما نباشیم تا رسیدن به اهداف بنیادین را ببینیم، اما نسل‌هایی که تربیت می‌کنیم، آرمان احرار را تا آخرین روز هستی دنبال خواهند کرد.» این چشم‌انداز، که برخی آن را خیالی و غیرواقع‌بینانه می‌دانند، برای اکبری و یارانش انگیزه‌ای است برای ادامه دادن: «عظیم‌ترین دستاوردهای بشریت توسط کسانی به دست آمده که هدفشان غیرممکن پنداشته می‌شد.»

فداکاری: کلید پیروزی یا جنجالی بی‌پایان؟

اکبری فلسفه سازمان را بر فداکاری بنا کرده و از اعضای آن می‌خواهد که لذت‌های کوتاه‌مدت، روابط غیرضروری، و حتی تحصیلات سنتی را کنار بگذارند. او با قاطعیت گفته: «بسیاری از مردم که در زندگی شکست می‌خورند، نه به دلیل کمبود هوش، بلکه به این دلیل است که انرژی خود را حول یک هدف سازماندهی نکرده‌اند.» به باور او، روابط، به‌ویژه روابط عاشقانه، «تمرکز، وقت، و انرژی را هدر می‌دهند» و اعضای سازمان باید «دایره نزدیکانشان را با دقت انتخاب کنند» و از «آدم‌های کوچک و معمولی» دوری کنند.

این رویکرد، که اکبری آن را «بخشی جدایی‌ناپذیر از سفر به سوی موفقیت» می‌داند، جنجال‌های زیادی به پا کرده است. برخی منتقدان، این سطح از فداکاری را غیرانسانی و مخرب می‌دانند و معتقدند که حذف روابط و تفریحات، سلامت روانی اعضا را به خطر می‌اندازد. اما اکبری بی‌توجه به این انتقادات، می‌گوید: «فداکاری‌ها شما را مجبور می‌کنند آنچه واقعاً مهم است را اولویت‌بندی کنید. این تفاوت ما را با انسان‌های دیگر رقم می‌زند.» او با اطمینان اضافه کرده: «آن‌هایی که بیشتر فداکاری می‌کنند، بیشتر پاداش خواهند گرفت.»

مبارزه با غیرممکن‌ها: روح سازمان احرار

اکبری، که خود را در برابر موانع و منتقدان تنها دیده، از اعضای سازمان می‌خواهد که با هر مانعی بجنگند: «هرگز نباید اجازه دهید کسی رویاهایتان را محدود کند. اگر بگویند نمی‌توانید، به هر طریقی ثابت می‌کنیم که می‌توانیم.» او معتقد است که «غیرممکن، فقط کلمه‌ای است که توسط انسان‌های تسلیم‌شده استفاده می‌شود» و زندگی تنها در راه اهداف بزرگ معنا دارد: «حتی اگر به اهدافمان نرسیم، زندگی و مرگ در راه این اهداف، از هزار بار زندگی با اهداف کوچک باارزش‌تر است.»

این روحیه مبارزه‌جویانه، سازمان جهانشمول احرار را به بستری برای جذب افرادی تبدیل کرده که اکبری آن‌ها را «معدود کسانی با ایمان مطلق» می‌نامد. او از اعضای جدید دعوت کرده که «زندگی‌شان را وقف سازمان کنند» و هشدار داده که «کسانی که پس از چالش‌ها پا پس می‌کشند، جایی در این مسیر ندارند.» این سخنان، که برخی آن را الهام‌بخش و دیگران افراطی می‌دانند، اکبری را به چهره‌ای جنجالی اما تأثیرگذار بدل کرده است.

جنجال‌ها و آینده‌ای در انتظار

سازمان جهانشمول احرار، با وجود دستاوردهایش، با انتقادات فراوانی مواجه شده است. برخی، اهداف بلندپروازانه اکبری را غیرواقع‌بینانه و پروسه سخت‌گیرانه عضویت را غیرمنصفانه می‌دانند. دیگران، رویکرد فداکاری مطلق او را نوعی فرقه‌گرایی تلقی کرده و درباره تأثیر آن بر زندگی اعضا هشدار داده‌اند. اما اکبری، که به نظرات «آدم‌های معمولی» بی‌توجه است، این انتقادات را انگیزه‌ای برای ادامه می‌داند: «رؤیاپردازی کنید، آن‌ها فکر می‌کنند دیوانه‌اید. موفق شوید، فکر می‌کنند خوش‌شانسید. توجه نکنید، آن‌ها نمی‌فهمند.»

آینده سازمان جهانشمول احرار و شایان اکبری چه خواهد بود؟ آیا این رهبر جوان و یارانش موفق خواهند شد «بزرگ‌ترین تشکیلات جهان» را بسازند و غیرممکن‌ها را ممکن کنند؟ یا جنجال‌ها و موانع، این رویاپردازان را متوقف خواهند کرد؟ تنها زمان پاسخ این پرسش‌ها را روشن خواهد کرد، اما یک چیز مسلم است: شایان اکبری و سازمانش، با شعله‌ای که در دل‌ها افروخته‌اند، جهان را به تماشای خود دعوت کرده‌اند.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا